خواهید دید قورباغه بینوا بدون آنكه احساس خطری جدی كند درون آب باقی میماند و آنقدر به حضورش در آب ادامه میدهد تا كمكم بپزد. نمیدانم اگر قورباغهای را از كنار بركهای بگیرم و این آزمایش را انجام دهم آیا قورباغه این عكسالعمل را بروز خواهد داد یا نه، اما موجودی را میشناسیم كه دقیقا دارد رفتار همین قورباغه را تكرار میكند؛ موجودی به نام انسان.
انسان امروز بسرعت در حال ذوب شدن در بلایی است كه خود آن را به وجود آورده، ولی در عین حال هنوز متوجه عمق فاجعهای كه هر لحظه در آن فرو میرود، نیست. ما زمین و سیاره خود را اندك اندك گرم میكنیم و به نظر میرسد در این فرآیند گرمایشی بدون آنكه چندان واكنشی از خود نشان دهیم تنها با ناباوری شاهد پیش رفتن در راهی هستیم كه هرچه میگذرد بازگشت از آن دشوارتر میشود.
بارها و بارها درباره پدیدهای به نام گرمایش زمین خوانده و نوشتهایم، اما لازم است كه هر از گاهی به طور مشخص آن را دوباره به یاد بیاوریم. اگر مردم تهران لازم است كه هر روز یا هر هفته یادی از خطر مرگباری كه زیر پایشان قرار دارد زلزله بكنند تا شاید بتوانند با آماده نگاه داشتن خود از بلاهای بیشتر این بلای پیشبینیناپذیر جلوگیری كنند مردم جهان و از جمله كشور ما هم باید هر از گاهی به یاد مساله مهم و اساسی گرمایش زمین بیفتند تا شاید دست به اقدامات خردی بزنند كه بتواند نقشی در كاهش دامنههای این مصیبت عمومی داشته باشد.
گرمایش زمین بلایی است كه گازهای گلخانهای بر سر سیاره ما میآورند. داستان این گازها كه معروفترین آنها گازهایی چون دیاكسید كربن و متان هستند، داستان اهمیت تعادل در طبیعت است. اگر این گازها در جو زمین وجود نداشتند هیچ موجود زندهای نمیتوانست بر این سیاره زندگی كند.
وجود این گازها به مقدار مشخص باعث میشود حرارتی كه طی روز و زمانی كه خورشید بر فراز افق زمین است به سیاره ما میرسد، در جو زمین باقی بماند و همه آن به فضا بازنگردد. بدین ترتیب اختلاف دمای شب و روز در سیاره زمین تا آن حد افزایش نمییابد كه امكان تطابق حیات با آن از میان رود. اگر این گازها در جو وجود نمی داشتند یا مقدار آنها از حد مشخصی كمتر بود سرنوشت ما شبیه سرنوشت سیاره عطارد یا مریخ میشد كه در اولی هر شبانهروز دما از بین جهنمی سوزان تا زمهریری غیرقابل تحمل متغیر باشد و در دیگری مانند مریخ كه مقدار این گازها كم است، اختلاف دمای صبح و شب به بیش از 100 درجه سانتیگراد میرسد.
اما وجود این مقدار متعادل گازهای گلخانهای در جو زمین اگر اندكی افزایش یابد خود به نابودكننده حیاتی منجر خواهد شد.
با افزایش انباشت این گازها در جو زمین، لایه حرارتی مقاوم موجود در جو زمین ضخیمتر شده و اجازه نمیدهد تابشهای حرارتی كه به شكل امواج نور مرئی به سطح زمین میرسند پس از از دست دادن انرژی و تبدیل به پرتوهای حرارتی بتوانند از جو زمین فرار كنند بنابراین این گازها درون جو ما به دام میافتند و افزایش میزان آنها باعث ایجاد پدیده گلخانهای میشود.
به این ترتیب با افزایش این گازها دمای میانگین زمین اندك اندك افزایش مییابد و با افزایش این دمای میانگین سیاره ما از حالت تعادل قبلی خارج میشود و اینجا دقیقا همان مقطعی است كه ما نقش قورباغهای خود را ایفا میكنیم. دمای محیط ما اندك اندك بالا میرود.
صنایع ما كه از آغاز دوران صنعتی و بویژه كشف و استخراج و استفاده گسترده از منابع نفتی به شكل بیسابقهای به آزاد كردن و ارسال گازهای گلخانهای به جو زمین اقدام كردهاند، سپری حرارتی را بر فراز سیاره ما ایجاد كردهاند.
این سپر حرارتی باعث افزایش دمای میانگین سیاره ما شد و در نتیجه آن تغییرات بسیار وسیعی شروع به رخ دادن كرد.
تغییراتی كه به نظر میرسد اگر فكری به حال آنها نشود بزودی چهره سیاره ما را دگرگون خواهند كرد؛ ما انسانها مدتها متوجه این تغییرات نبودیم و تمام توجه خود را به منافعی كه استفاده از سوختهای فسیلی برایمان به ارمغان آورده بود، معطوف و بلافاصله شروع به استخراج بیشتر، استفاده بیشتر و آلوده كردن بیشتر كردیم تا اینكه عدهای از دانشمندان با بررسی میزان دمای میانگین در طول تاریخ متوجه افزایش بیسابقه و غیرمعمول دمای میانگین سیاره و میزان گازهای گلخانهای در جو زمین شدند.
اگرچه باور اینكه انسان در طول تنها چند صد سال باعث چنین تخریبی شده باشد بسیار مشكل بود و همین امر باعث شد بسیاری آن را انكار كنند، اما كمكم و در طول سالهای اخیر تقریبا همه دانشمندان به این باور رسیدهاند كه باید این موضوع را به عنوان واقعیتی تلخ و حقیقتی ناخوشایند بپذیرند و سعی كنند راهحلی برای آن ارائه كنند.
متاسفانه ارائه همه این راهحلها نیازمند عوض كردن عاداتی است كه در این مدت نه تنها ما كه دولتها و اقتصاد جهان به آن خو گرفتهاند و مهمترین آن تغییر الگوی مصرف سوختهای فسیلی است و این همان جایی است كه صاحبان صنایع به طور جدی در برابر آن موضع میگیرند.
از یك سو كشورهای صنعتی حاضر نیستند روند شتابان توسعه خویش را به دلیل هزینههایی كه استفاده از منابع انرژی جدید دارند ، كند كنند و از سوی دیگر كشورهای در حال توسعه گناه این تغییرات مخرب را به گردن كشورهای توسعهیافته انداختند و آنها را كه بیشترین نقش را در گرمایش زمین دارند به حل این مشكل دعوت میكنند و در حالی كه این مذاكرات زمانی در اتاقهای در بسته در حال جریان است، سیاره ما هر لحظه بیشتر با خطری مواجه میشود كه قربانی آن ما انسانها هستیم.
گرم شدن زمین باعث خواهد شد بسیاری از موجوداتی كه حیات آنها به شرایط دمایی خاصی وابسته است بسرعت در حالت انقراض قرار بگیرند. این وضعیت برای مرجانها و برخی گونههای دریایی بسرعت مشاهده میشود؛ اما در همان حال، برخی دیگر از گونهها با از بین رفتن گونههای پاییندستی و عدم تعادلی كه در محیط زیست به وجود میآورند، دستخوش تغییر میشوند.
تغییر اندك دما باعث میشود كلاهكهای یخی زمین كه در حكم تعدیلكننده جریانهای آب و هوایی هستند بسرعت شروع به آب شدن كنند. شكسته شدن كوههای عظیم یخ كه هرروزه در قطب رخ میدهد نمونهای از این موارد است و نگاهی به نقشه یخهای شمالی در 50 سال اخیر نشان از كاهش قابل ملاحظه و چشمگیر محیط اقیانوس منجمد شمالی دارد و برخی دانشمندان پیشبینی میكنند تا سال 2015 عملا تابستانها چیزی از قطب شمال زمین باقی نماند.
این رویداد فقط خانه خرسهای قطبی را نابود نمیكند، بلكه باعث تغییر جریانهای موثر دریایی و در نتیجه آن آب و هوایی میشود و در نتیجه هرروز هاریكن توفانهای حارهای قویتر و مخربتری ظهور میكنند و عرصه جولان آنها نیز افزایش مییابد، به طوری كه برخی نواحی مانند جنوب ایران كه تاكنون شاهد بروز این توفانها نبودهاند، این تجربه را از سر میگذرانند.
ادامه این روند آثار مرگبار بسیاری در پی خواهد داشت؛ اما راهحل آن نه تنها در اختیار دولتها و صاحبان صنایع بزرگ است كه حتی من و شما نیز میتوانیم در این مبارزه سهمی ایفا كنیم. استفاده از وسایل نقلیه عمومی یا دوچرخه ، خاموش كردن چراغها یا ابزارهای برقی غیرضروری، عایق كردن خانه و استفاده از انرژیهای جایگزین نمونهای از این فعالیتهاست كه اگر به طور عمده مورد توجه قرار گیرد، میتواند باعث كمك به حل این بحران شود.
انسان اینك متوجه خطری عظیم شده است كه تهدیدش میكند. ما حرارت آب را احساس كردهایم و فقط مانده كه اراده بیرون پریدن از این آب جوشان را به دست آوریم. متاسفانه فرصت زیادی باقی نمانده است و اگر اندكی تعلل كنیم دیگر جایی برای زیستن نخواهیم داشت.
پوریا ناظمی